فرشتـــه کوچکمفرشتـــه کوچکم، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 24 روز سن داره

فرشــته کوچکم رونیــــا.

جشن یک سالگی فرشته کوچولو.

یک ساله نازم ساعت ١ و نیم شبه و جشن شما هم به خوبی و خوشی برگزار شده و ما موندیم و یه خونه پشت و رو با کلی خستگی و خواااااااااااااااب .ولی برای دوست جونای عزیزمون با ابن همه خستگی دلم نیومد عکسای تولدت رو نذارم. البته این عکسایییه که خودمون با دوربین خودمون بیشتر از تزیینات گرفتیم و عکسای خوشمل خوشمل شما و ما و دوستامون پیش فیلمبرداره و دو سه روز دیگه میگیریم ازش و میزارم برات تو وبلاگت. اول جشنت حال مامانبزرگ خراب شده بود و من با مامان فریبا و شما یه سر رفتیم اونجا ولی برگشت موندیم تو ترافیک و وقتی برگشتیم اکثر مهمونا رسیده بودن و من تند تند حاظر شدم و شمارو حاظر کردیم. ولی خیلی از مهمونا نیومدن و کلی ناراحت شدیم البته مهم نیست چون ...
8 اسفند 1392

واکسن یکسالگی هم زدی عشقکم.

عزیز دردونه شجاع خودم امروز بالاخره بعد یه هفته بختش باز شد و رفتیم واکسن یکسالگیتو زدیم. آفرین به دختر خودم که گریه اش به دقیقه هم نرسید .اونم بیشتر مال این بود که به زور خوابوندیمت چون راضی نمیشدی ثانیه ای بخوابی. وزنت شده ٩ کیلو البته با لباس و قدت هم ٧٥.همه چی از نظر مسئول بهداشت خوب بود خداروشکر. دیگه میره تا ١٨ ماهگی که به غول واکسن معروفه. فعلا تا اون موقع خبری از واکسن نیست. دوست دارم فرشته ناااااااااااااازم. اونجا هرچی عکس نی نی بود نشون میدادی و میگفتی نی نی       بعد واکسن رفتیم مغازه بابایی و برات یه فشفشه روشن کرد و شما هم حسابی تعجب کرده بودی     اینم طلا خانوم بعد واکسن ...
6 اسفند 1392

دومین حضور فرشته نازم در 26 امین سالگرد تولدم.

سلام پرنسس ناز مامان. عشق کوچولو امروز تولد مامان رجا بووووووووووووووود پارسال این موقع شما ٦ روزه بودی و خیلی کوشمولو بودی یادمه لای پتو پیچیده بودمتو و عکس انداختیم ههههههه . از دست این نی نی وبلاگ حیف که چون عکس پارسال بدون حجابه نمیتونم برات بزارم. اصلا از وقتی برات وبلاگ مینویسم یدونه عکس بدون حجاب از خودم و تو ندارمم ههههههههههههه  قربونت بره مامانت که امشب کلی برای مامان نانای کردی و با مامان شمع فوت کردی. عشقکم ممنون که هستییییییییییییی ممنون که اومدی و همه چیو صدبرابر زیباتر کردی همه جشنها همه تولدها همه .... قربونت برم که انقدر باهوشی که تا شمع رو روشن کردم از دور شروع کردی فوت کردن .آخ که من فدات شم که تا ١ ٢ ٣ گفتیم که من...
6 اسفند 1392

دخترک یک ساله این روزها + تولد عمه فهیمه

سلام دختر کوچولوی یه ساله مامان. فدات شم که این روزا سنجاق شدی به من و بغل هیچکی نمیری. همشم پستونک میخوری و میای بغل من میشینی و اگه بخوام بلند شم گریه و زاری شروع میشه. این روزا حسابی مامان رو اذیت میکنی و منم دستم خیلی در میکنه از بس بغلت کردم خوشگل خانوم. این روزا راه رفتنت خیلی بهتر شده و جاهایی که بتونی تا جایی که پاهات نلغزه راه میری و تنبلی رو گذاشتی کنار. خیلیم شیطون شدی و یه جا بند نمیشی همش باید دنبالت راه بریم .شیشه شیرتو بعضی اوقات خودت میگیری دستت و لیوان آموزشی هم برات آوردم و خودت دسته هاشو میگیری و آب میخوری. آفرین دخمل زلنگ مامان. دیشب تولد عمه فهیمه بود و رفتیم بهشهر .اونجا کلی با دوقلوها بازی میکردی البته با کارتهای ...
5 اسفند 1392

سپندارمزگان 92 و سورپرایز باباحجت.

سلام دخترک یک سال و یک روزه من. عزیز مامان باباحجت یه هفته است معده درد شدید داره و برای مراسم شما هم با اینکه کلی مسکن زده بود ولی بازم معده درد امونشو بریده بود ولی روز 29 بهمن که خودش اعتقاد داره که روز عشق به همسر و زن و دختره رو یادش نرفته بود و با اون درد شدیدش رفت و برامون گل خرید. دست باباحجت درد نکنه. همسر عزیزم عاشقانه دوست دارم .برای من یه سبد گل صورتی و برای شما و عمه فهیمه که خونه ما بود یکی ی شاخه گل رز خریده بود.       با این کارتهای هدیه هم منو شرمنده کرده بود.     حجت عزیزم مرسی بابت همه چی. ...
1 اسفند 1392